حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسم ﻋﻠﯿﺪوﺳﺖ:
استاد ابوالقاسم علیدوست: در عصر غربال قبل از ظهور، خاکستر شک و شبهه بر همه اعتقادات ریخته می شود و فضا را به گونه ای مسموم میکنند که مردم مرجع و ملاذی نشناسند که اعتقادات خود را عرضه و شبهاتشان را برطرف کنند.
استاد ابوالقاسم علیدوست در جلسه عمومی نشست دورهای اساتید که در دفتر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی برگزار شد، با تبریک مبعث رسول اعظم صلی الله علیه و آله به محضر مبارک امام عصر اروحنا فداه و رهبری معظم و مرجعیت عظمی به ویژه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و اساتید مکرم، گفت: موضوع گفتگو همانطور که اعلام شده رسالت اساتید در ارتقای آموزشهای اعتقادی یعنی امامت و ولایت در حوزه است.
استاد
علیدوست ابراز داشت: در روایات ما مخصوصا در روایتی که از امام پنجم علیه
السلام داریم عصری پیش بینی شده که میشود عصر غربله و غربال شدن نامیده
شود، روایتی را مرحوم شیخ طوسی در کتاب الغیبه نقل میکند؛ «عن جابر جعفی
قال، قلت لابی جعفر علیه السلام متی یکون فرجکم فقال هیهات هیهات لا یکون
فرجنا حتی تغربلوا ثم تغربلوا ثم تغربلوا حتی یذهب الکدر و یبقی الصفو»،
مطابق این فرمایش مبارک بر انسانها دورانی میگذرد که همه انسانها باید
غربال شوند، یعنی دنیا به وضعیتی میرسد که دهکده جهانی میشود بر آن اطلاق
کرد، امواج ضلال نه فقط کتب ضلال، خاکستر شک و شبهه را بر همه اعتقادات
میریزند، فضا را به گونه ای مسموم میکنند که مردم مرجع و ملاذی نشناسند
که بروند و اعتقادات خود را عرضه کنند و شبهات خود را برطرف کنند.
عضو اتاق فکر نشست دورهای اساتید ادامه داد: فکر میکنم معنای غربله «تغربلوا ثم تغربلوا ثم تغربلوا» این
است و الا اینکه مثلا در منطقهای شیعه را بکشند یا در فقر و نابرخورداری
قرار بدهند این نشانه عصر ظهور حضرت نیست، جالب این است که در
انجیلوارههای کنونی این معنی به همین تفسیری که عرض میکنم وارد شده است،
عزیزان میتوانند به انجیل متی فصل ۲۴ آیه ۲۹ تا ۴۲، انجیل لوقا فصل ۲۱
آیه ۲۵ تا ۳۹ و انجیل مرقس فصل ۱۳ آیه ۲۴ تا ۳۷ مراجعه کنند، به نظر میرسد
این عصر غربله و غربال شدن با این تفسیری که از آن ارائه شد امروزه واقع
شده است، شما عزیزان برگردید به ۳۰ تا ۴۰ سال قبل و برگردید به عصر امروز،
کاملا متوجه میشوید، من آمارهای زیادی را مستند دارم ولی فرصت نیست برای
شما ارائه کنم، مطابق این آمارها نه فقط معتقدات شیعه، نه فقط باورهای
اسلامی و نه فقط التزامات ادیان توحیدی بلکه هر چه رنگ کرامت داشته باشد
ولو یک ارزش ملی باشد مورد هجمه و تهاجم است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: اگر این را قبول کنیم که ما در عصر شبهه قرار داریم، عصر امواج ضلال و به تعبیر برخی از دانشمندان عصر بازار مسگرها، که همه دارند بر مس میکوبند و صدایی بهتر به گوش میرسد که بلندتر باشد، این جا است که بیش از هر زمانی بحث دفاع از باورها از جمله امامت و ولایت مطرح میشود، یعنی یک روحانی وظیفه دان باید اول جریانات را بفهمد، مجهز به سلاح مقابله و دفاع شود و با سلاح مناسب دیگران را دستگیری کند، مگر نه طبق آن نص محکم و فخیم و فاخر از امام هادی علیه السلام که فرمودند: اگر چنین عالمانی نباشند «لما بقی أحد إلا إرتد عن دین الله».
استاد علیدوست با تاکید بر اینکه انسان باید جریانات را بفهمد و درک کند، گفت: امروزه درون تشیع با یک بابیت دوم مواجه است، ما حدود صد و هفتاد هشتاد سال قبل با جریان بابیت در درون مذهب، البته به حسب ظاهر مواجه شدیم و امروزه میبینیم یک بابیت دومی به همان شکل و شمایل ظهور پیدا کرده است، افرادی یا فردی پیدا میشود بدون سابقه معرفت دینی، بدون داشتن اطلاعات، بدون دیدن استاد، جریانی را راه میاندازد، جریانی درون اسلامی نه مذهبی مثل جریان وهابیت در تکفیر، خوب این جریان دوم است و از این قبیل جریانات ما داریم، اگر وارد صحنههای فقه و سایر معارف بشویم غیر از اعتقادات به جریاناتی که به نظر من خطرش کمتر از اینها نیست بر می خوریم، مثلا وقتی با اندیشه اجتهاد در اجتهاد مواجه میشویم و ناتوانی اجتهاد مصطلح به معنای اجتهاد نه فقه، اجتهاد در اجتهاد مطرح می شود، اضافه کردن منابع جدید مطرح میشود، اینها خطرش کمتر از آن جریانات نیست.
وی ابراز داشت: اساتید بزرگوار باید این جریانات را بشناسند و دفاع مناسب کنند، یعنی اینجا دولت محترم یک وظیفه دارد، روحانیت و نهادهای مذهبی وظیفه دارند. قضیه مهدی انگاری و اعتقاد به مهدویت در زمان امام باقر علیه السلام به یکباره مطرح شد، جریان کیسانیه از باور مهدویت استفاده میکند، این نامهایی که شما در خلفای بنی عباس میبینید مثل منصور، مهدی و سفاح اینها از سر اتفاق نبوده، اینها در واقع از اسامی مهدی موعود استفاده میکردند و لذا بنی عباس ادعای وصایت داشتند، امام باقر علیه السلام جریان را کنترل میکنند و به نحوی که در ادامه عرض میکنم جریان را خنثی میکنند.
استاد علیدوست با تاکید بر چگونگی مقابله گفت: یک کاری که امام باقر علیه السلام در دوران خودشان گفتهاند ـ روایات نقل شده از امام باقر علیه السلام را ببینید ـ امام علیه السلام نشانههای ریز خاتم اوصیاء علیه السلام را بیان کردند، از نام، نسب، ویژگیها، اینکه غیبت دارند، اوضاع نزدیک ظهور چگونه است، همزمان با ظهور چه حوادثی واقع میشود، یعنی مردم را با نشانههای روشن نه دوپهلو و چندپهلو روشن کردند، موقعیت امام باقر علیه السلام حتی برای غیر شیعیان روشن بود، اینجا است که ما میرسیم که یکی از سلاحهای مقابله باید بیان نشانههای روشن باشد.
عضو هیأت مشورتی نشست دورهای اساتید با تاکید بر مواظبت از گفتهها و سخنها خاطرنشان کرد:
شما ببینید یک طلبه مبتدی در ابتدای طلبگی البته سنش بالاست، کهنسال یا میانسال، در سیستان و بلوچستان چنان برخی اوقات دقیق صحبت می کند که اگر سابقه فعالیتهایش نبود و خروجی نامبارک مدرسههایش نبود خیلیها حرفهایش را باور میکردند، یعنی انسان میبیند یک نفر که میخواهد حرف بزند یک اتاق فکر، یک اندیشه پشت این صحبتهاست ولذا کار دومی که بنده معتقدم باید بشود والا احساس خطر میشود این است که باید برای شیوه مقابله برنامه باشد، نهادینه بشود، یک اتاق فکری پشت قضیه باشد تا هدایت شده از آغازی روشن تا انجامی مبارک جریان ادامه پیدا کند.
عضو جامعه مدرسین با اشاره به معارف اهل بیت علیهم السلام گفت: بعضی از معارفی که از اهل بیت علیهم السلام داریم درون مذهبی است، این به درد یک شیعه میخورد، برخی درون دینی است، یعنی مسلمانان می توانند استفاده کنند، اما بسیاری از معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام برای انسان است، دعای کمیل ما را یک یهودی هم میتواند بخواند، یک مسیحی، یک هندوئیسم، یک بودیسم هم میتواند بخواند، همانطور که میخوانند، صحیفه سجادیه ما ولید اسلام است «مِن اسلام» است اما «للاسلام» نیست، نهج البلاغه نیز ولید اسلام است «مِن اسلام» است اما «للاسلام» فقط نیست، «للانسان» است، لذا وظیفه سومی که در بخش معارف متوجه اساتید میشود این است که معارف اهل بیت علیهم السلام را به شاگردان منتقل کنند، طبقه بندی کنند، آنکه «للشیعه» است، آنکه «للمسلم» است و آنکه «للانسان» است و از این طریق ما بتوانیم معارف اهل بیت علیهم السلام از جمله امامت را منتقل کنیم.
استاد علیدوست تاکید کرد: باید حقایق را گفت اما به هیچ وجه نباید پنجه تعرض به مقدس انگاشتههای طرف مقابل افکند، چه اصراری هست خدای ناکرده با جریحه دار کردن احساسات کاری کنیم که موج موج انسانهای معتقد را هم به جریانات افراطی بکشانیم، بالاخره یک اهل سنت، یک غیر مسلمان، ببیند مقدساتش از سوی یک گروهی مورد تعرض قرار میگیرد تحمل نمیکند، به نظر بنده بهترین ابزاری که دشمنان تشیع و مهدویت و امامت میتوانند استفاده کنند این پنجههای تعرضی است که افکنده میشود، ما نیازی به این کار نداریم.
عضو
اتاق فکر نشست دورهای اساتید ادامه داد: همین هفته در هفته نامه افق حوزه
در صفحه ۷، موضوع «صلوات» در اسناد اهل سنت از یک عالم ایستاده بر قله
معارف در دو بخش فضیلت صلوات بر پیامبر و آل پیامبر صلی الله علیه و آله و
سلم و کیفیت صلوات آمده است، همه را هم از اهل تسنن آورده و هیچ توصیه ای
هم نکرده است، خوب اگر یک جوان غیر شیعه این صفحه را بخواند آیا برایش یک
سؤال بزرگ پیش نمیآید که پس اصرار عالمان ما، عالم نماهای ما بر حذف آل
چیست؟ نه به مقدساتی توهین شده، نه تعرضی، نه جریحه دار شده، ولی مطلب را
هم گفته و حتی نتیجه هم نگرفته است، فقط فضیلت صلوات و کیفیت صلوات از اهل
تسنن، کافی است توحید نهج البلاغه را، امامت نهج البلاغه را، مضامین دعای
امام سجاد علیه السلام را بیان کنیم دیگر نیازی به هجمهها نیست.
استاد
درس خارج حوزه علمیه قم در پایان خاطرنشان کرد: باید یک اتاق فکری از طرف
مراجع، از طرف نهادهای تصمیم گیرنده در حوزههای علمیه و شما اساتید تشکیل
شود، برخوردها تعریف شود، الان برخی معتقدند ما نباید جریانات باطل را اصلا
نام ببریم چون «الباطل یموت بترک ذکره»، بعضی معتقدند این دوره، دوره
«الباطل یموت بترک ذکره» نیست، در این دوره سکوت تجری و جرأت میآورد،
منتشر میکنند، نمیشود پنهان کرد، حال این دو اندیشه کدام درست است؟ یا
باید تفصیل داد؟ اینها نیاز به فکر دارد، من پیشنهادی که از این برکت به
وجود آمده عرض میکنم این است که بزرگان در صدد تشکیل یک اتاق فکر باشند،
برخوردها را باید نهادینه کرد، یک وحدت رویهای ایجاد شود و کسانی که مورد
پذیرش نیستند طرد شوند، یعنی به طوری که همه بدانند این از طرف عالمان شیعه
پشتیبانی نمیشود، یک سلیقه فردی است که مطرود عالمان شیعه در ام القرای
تشیع مثل قم می باشد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی نشست دورهای اساتید